هشدار به شیفتگان قدرت و چهره‌ها

بهروز ورزنده

   بهروز ورزنده

ای شما که دل در گرو نام‌ها و چهره‌ها نهاده‌اید، و ستارگانِ قدرت را قبله‌گاهِ خویش ساخته‌اید — از چپِ چپ تا راستِ راست، از آزادی‌خواهانِ دوآتشه تا مدافعانِ نظم و اقتدار — بترسید از آن روز که آنان قدرت را به چنگ آورند. ای شما که به‌دنبالِ نقاب‌ها و توهّمات، از چهره‌ی حقیقت غافل مانده‌اید — تاریخ، آموزگاری‌ست که بارها و بارها این حقیقت را فریاد زده است: در این میدان، هیچ استثنایی در کار نیست.

آنان که روزی با فریاد عدالت، آزادی و حقوق مردم برخاستند، همان کسانی شدند که بر گلوی مردم چنگ زدند. و آنان که دم از دموکراسی، پلورالیسم و حقوق بشر می‌زدند، در روز قدرت، دهان‌ها را بستند و اندیشه‌ها را در نطفه خفه کردند.

دوست‌داران مستضعفین، آزادی‌خواهان، دموکراسی‌طلبان، سوسیال‌گرایان، ناسیونالیست‌ها، لیبرال‌ها و نادیان عدالت—همگی، آنگاه که نسیم قدرت در مشام‌شان پیچیده، سیمایی دگر از خود نشان داده‌اند. چه در انقلاب‌های مردمی چون فرانسه، روسیه و ایران، و چه در قدرت‌گیری‌های ایدئولوژیکِ ناسیونالیسم افراطی، چون آلمان نازی، این واقعیت‌ها در تاریخ ثبت‌اند

قدرتِ بی‌نظارت، سرطانی‌ست که آرمان‌ها را می‌بلعد، و اگر مهار نشود، به هیولایی بدل می‌شود که از همان آرمان‌ها تغذیه می‌کند.

تا هنگامی که هر جنبش و هر مبارزی، از نخستین گام تا فرجامِ راه، زیر نظارت دقیق مردم، قانون، و ساختاری دموکراتیک و پاسخ‌گو قرار نگیرد، سرنوشت همگان یکسان خواهد بود: آنچه با شور و امید آغاز می‌شود، با استبداد و سرکوب پایان می‌گیرد.

پس فریب چهره‌های کاریزماتیک را نخوریم.

هیچ فردی مقدس نیست.

هیچ آرمانی از خطر انحراف در امان نیست.

و هیچ جریانی، بی‌نظارت، مصون از خطا نیست.

از هر سوی این طیف که باشیم—چپ یا راست، مذهبیِ مؤمن یا روشنفکرِ خداناباور—یاد بگیریم چشم‌ها را باز نگه داریم و قدرت را همواره زیر ذره‌بین بگیریم.

قدرت، اگر از نظارت و پاسخ‌گویی رها شود، به‌سرعت به نیرویی کور و مخرب بدل می‌شود و آرمان‌ها را می‌بلعد.

تاریخ، بی‌رحمانه تکرار می‌شود، ولی آزمون قدرت، همواره چهره‌ی واقعی افراد و جریان‌ها را برملا می‌سازد. مگذاریم بار دیگر، با نام آزادی و دموکراسی، و این یا آن دین و آئین، حلقه‌ای تازه از زنجیر بر گردن‌مان افکنده شود.
فراموش نکنیم: هیچ آرمان، هیچ رهبر و هیچ جریان سیاسی، فراتر از نظارت و پاسخ‌گویی نیست.

پس چشم‌ها را باز نگه داریم—شاید این‌بار، بیداری ما سرنوشت‌مان را آن‌گونه که می‌خواهیم رقم بزند، و تاریخ، مسیر دیگری برگزیند.

بهروز ورزنده

پیام بگذارید

رفیق فواد مصطفی سلطانی

اتحاد کارگری