مصطفی اسد پور، اسد گلچینی
عمق فاجعه ای که تدارک آن دیده شده و درب را میکوبد بیش از هر چیز یادآور یک مشغله بچگانه در سطح مجلات تخیلی علمی (Science fiction) است که در صحنه مشغله های سیاسی در همه سطوح دست به دست میچرخد، و در یک جمله کمی سرسری میتوان خلاصه کرد: چسب دوقلو برای سرنگونی جمهوری اسلامی موثرتر است یا اسباب بازیهای دیجیتال پرنده؟
جنگ دولت اسرائیل و جمهوری اسلامی ادامه دارد، به هر جا ختم شود، تا همین جا در سطح سیاسی یک چیز مسلم است، پرونده اپوزسیون پرو امریکایی و زیر شاخه های آن برای همیشه بسته خواهد شد. این پرونده از نوع پرونده سازمان مجاهدین در پایان جنگ ایران و عراق است. “نعره شیر” برای پادوهای سیاسی راست “برانداز” از جمله رضا پهلوی و شاخه های متنوع ناسیونالیستها ولیبرالهای چپ؛ همان “فروغ جاویدان” برای همگی طرفداران حمله نظامی اسرائیل و آمریکا است.
پلاتفرم لبیک به نتانیاهو هنوز باید ارتجاعی تر از پیشقراولان مجاهدینی آنها دسته بندی شوند. در مورد نتانیاهو هنوز حتی از جنگ و پیشروی نظامی خبری نیست، بلکه ایشان در امتداد یک عملیات جاسوسی و خرابکاری، فتح الفتوح قوم یهود و برتری بلامنازع اسرائیل سوپر بزرگ را به رخ میکشد، و از راه دور طلبکار مردم در خیابان است. اسرائیل و دولتهای شرکاء غربی اطمینان میدهند که همه تسلیحات لازم و همه امکانات برای دفع حملات ایران در اسرائیل فراهم است. گنبد آهنین و زیر زمینهای امن منافع دولت و جان و مال شهروندان اسرائیلی را حفظ خواهند کرد و بهمین دلیل و در مناسب ترین زمان فرمان حمله صادر شده است. کاخ سفید و منابع ژورنالیستی پنهان نمیکنند که هدف از مذاکرات ایجاد زمینه لازم برای عملیات غافلگیرانه و موثر بوده است. میتوان پرسید غافلگیر کردن ارتش جمهوری اسلامی، یا مردم در ایران؟ میتوان پرسید گنبد آهنین اسراییلی در کدام نقطه ایران در مقابل آتشبار آنها و در نبرد مردم با جمهوری اسلامی برقرارشده است؟
نتانیاهو پیروزیها در غزه را برخ میکشد، در حالیکه در حفاظت از سربازان خود در نبرد مستقیم با حماس دستش خالی است. نقشه شان برای ایران نیز همان است. در غزه پوزه بر خاک، اما رو به “ملت بزرگ و برادر ایران” مژدگانی کارآیی ناوگان هوایی در جیب دارد. کابینه و ژنرالهای ارتش و همه متحدان از ظرفیت بمباران و ویرانی های فلج کننده و کور میگویند و میترسانند اما زبان درازی عالی جنابان رو به مردم ایران برای جانفشانی درتحقق پیروزی ارتش اسراییل مملو از شجاعت پوشالی و دلقک وار است. خنده دار است، چرا که قرار است ارتش اسرائیل پیروزی موعود و سالها تدارک دیده شده مشابه غزه را به کرسی بنشاند، ولی این مردم ایران هستند که باید بدون تجهیزات و با مشت گره کرده کار را تمام کنند؛ همان مردم اگر از سالها پی در پی محاصره اقتصادی تا کنون درس عبرت نگرفته باشند در بمبارانها به زانو دربیایند و از شدت کشتار و مصائب جنگ جان بر کف رژیم را فراری دهند؟!
چه چیزی از این سناریو قند در دل طیف بزرگ اپوزسیون دست راستی برانداز آب میکند؟ ترور تعدادی از سر پنجه های سرکوب چگونه راه را برای جامعه ای آزاد، برای توده مردم برای دخالت و اعمال اراده مستقیم هموار میکند؟ این جنگ بسرعت دامن مناطق مسکونی ومراکز صنعتی، محل کار و زندگی مردم را خواهد گرفت. زیر بنای اقتصادی، شریان های انرژی و ارتباطات جامعه وجنبه های نظامی هیچگاه قابل تفکیک نبوده اند. دولت و ارتش اسرائیل نمیتواند ادعای “فواید” سیاسی این حملات را داشته باشد چرا که او خود دست به ماشه دارد، اما این فقط یک ذهن بیمار است که در دل جامعه با خونسردی کامل از “جنگ بالاخره قربانی هم دارد” بگوید و همزمان فردای بهتر ناشی پس از بمباران و آتش و ویرانی را بشارت دهد؟ دیروز مجاهدین و امروز طیف وسیعتری از اپوزسیون راست قرار دارند.
حمله نظامی امروز، هیچ ربطی به بقاء جمهوری اسلامی و کمک به سرنگونی رژیم تهران ندارد؛ این حمله مستقیما و صراحتا حمله برای “استکبار مجدد امریکا” است، حمله ای برای تسلط قوم یهود است. مساله هسته ای ایران همیشه بهانه بوده و این حمله مردم ایران را هدف دارد، و اراده مردم در آینده ناشی از سرنگونی را نیز به گروگان میخواهد. عقبه امریکایی-اسراییلی در اپوزسیون رنگارنگ جمهوری اسلامی هرصابونی به شکم بمالند؛ بهرحال در این مسیر نمیتوان زیاده روی بخرج داد؛ صاحبان این جنگ، ترامپ و نتانیاهو در پی توافق “دلخواه” با جمهوری اسلامی را در دستور دارند. دیدنی است که اپوزسیون از فرط حلیم در دیگ افتاده، خواب سوریه ای شدن را میبینند و یکی پس از دیگری آمادگی خدمت در رکاب حمله نظامی به ایران را اعلام میدارند.
تا آنجا که به مردم ایران مربوط میشود، “جنبش سرنگونی” به پایان میرسد. تجزیه طیف تشکیل دهنده این “جنبش” ناگزیر است و باید عقبه حمله نظامی را با همه ارتجاع سرچشمه های آن چه در نبرد غزه و چه مشخصا با جنگ “نعره شیر” در صحنه سیاسی ایران به بیرون پرتاب کرد. آغاز جبنش سرنگونی با بیرون راندن مجاهدین، با پرونده ترقه ها و چسب دو قلو به منظور از کار انداختن اتوموبیل سرپنجه های رژیم گره خورده است. پایان آن نیز پرونده مزدوران کرایه ای سلولهای موساد در بکارگیری اسباب بازهای دیجیتال مجهز به دینامیت را رقم میزند.
پنجاه سال پیش عملیات فروغ جاویدان پرونده دستجات وابسته نظامی در مبارزه مردم علیه جمهوری اسلامی را بست. ترامپ و نتانیاهو همان سودا در ابعاد بسیار مخرب و ویرانگر را در صحنه سیاسی ایران تعقیب میکنند و سرنوشت بهتری در انتظار دنبالجه های امریکایی – غربی واسرائیلی نیست.
اراده مستقیم مردم برای سرنگونی جمهوری اسلامی، دقیقا به معنای تعیین حکومت آینده در جغرافیای ایران فروشی نیست، غصب کردنی نیست و واگذار نمیشود. موجودیت سازمانیافته کمونیست ها روزنه بسیار امید بخشی در این مهم است.
16 جون 2025
26 خرداد 1404