شریک دزد و رفیق قافله

علی بزرگ‌پناە

Print Friendly, PDF & Email

Kan vara en teckning av text

دوستان و رفقای گرامی چند روز پیش من با پرسش و نوشتە کوتاهی در مورد دل نوشتە کاک فاتح در یاد کاک یدە با عنوان ” افسوسی بر افسوس کاک فاتح” با واکنشهای زیادی ، از طریق تلفن، پیامهای شخصی و حتی ملاقاتهای حضوری روبرو شدم کە من را وادار بە این نوشتە کردە است.
این واکنش شامل تشویق و نکو‌هش هم بودەاست.

چنین عکس العملهای در رابطە با صحبت کردن در مورد جریانی تاریخ ساز و اجتماعی مانند کومەلە، و شخصیتی خوشنام و تاثیرگذار چون کاک فاتح در این تاریخ کاملا طبیعی است. اما گرایشی کە در طول تاریخ خونبار کوردستان با فریب کاری دستاوردهای مبارزات مردم را بە یغما بردە و با اشک تمساح برای کاک فاتح کە گویا من بە کاک فاتح بی احترامی کردەام، از یک طرف سعی در لاپوشانی و شانە خالی کردن در مسئولیتش در شکستهای تشکیلات در کل و مخصوصا در هنگام تعرض کمونیزم کارگری، شورش و تسخیر کومەلە و پایانی اسفناک و غیر قابل جبران در یک دور مشخص دارد و از طرف دیگر پرسشگری و کنجکاوی را همچون رهبران اسلامی تکفیر میکند، ناپذیرفتنی و نقد باید گردد.

کاک فاتح جدا از نگین پر ارزشی در فرهنگ و ادب پیشرو کوردستان، در مبارزە سیاسی در کنار رفقای دیگری چون کاک یدە بیگلری، کاک عزیز حق جو، کاک عیسی جمشیدی و کاک خالد رحمتی، و دەها رفیق دیگر نمونە اصالت، پاکی و حقانیت جنبش برابری طلبانە ماست. با توجە بە شناخت شخصیم از این عزیزان میتوانم بگویم بە همت منش و صداقت خیل عظیم چنین رفقای کومەلە محبوب و اجتماعی شد. همزمان آشکار است در چنین مبارزە برابری طلبانە تمام انسان ها دارای ارزش برابر در تمام زمینەها بدون در نظر گرفتن استعدادهای فردی، موقعیت های اجتماعی و یا ردەهای تشکیلاتی هستند. با دوری جستن از تقدس گرایی ایده آلیستی پر واضح است کە پرسش، انتقاد و ارزیابی از هر رفیقی حتی رفقای جانباختە روا و مجاز است اگر مسئولیتی بر عهدە داشتە اند.

این خیل عظیم یاران، این تودە تشکیلاتی با فداکاری، از خودگذشتگی، جنگیدن و خون دادن در تشکیلات علنی و مقاومت در سیاچالهای رژیم قرون وستائی جمهوری اسلامی و مبارزات تودەای و کارگری تمام دستاوردهای این جنبش انسانی و برابری طلبانە آن دورە را بە ثبت رسانیدند.

نمونە و نشانەهای این فداکاریها خالد بابا حاجیان ها، غلام حق بیان ها، فرهاد باوریزها، جمال چراغ ویسی ها و شهین ساعدی هاست، و یا فداکاری خانوادەهای چون جمال فدوی ها با از دست دادن سە فرزندشان و از هم پاشیدن خانواده هایشان بە فراموشگاە تاریخ سپردە شدە اند.

اما این جمع و این گرایش با رقم زدن تمام دستاوردها جنبش ما دارای اشکالات جدی هم بود. یکی از آن آشکالات، این رفقا صاحب دستاوردهای خود نشدە و برای هدایت این فعالیتها در نقش رهبری ظاهر نمی شدند، مدعی بە دست گرفتن سکان رهبری کومەلە نمی شدند و اجازە می دادند افرادی در رهبری و مرکزیت تشکیلات قرار گیرند کە استعداد، توانائی ، فداکاری و آن صداقت مرسوم در تشکیلات ما را نداشتند. اعتماد رفیقانە کافی نبود تا مرکزیت کومەلە ارزشهای ابتدائی و پرینسیپهای پایەای کومەلە را رعایت کند.

از من درخواست میکنند، مراسم یادبود کاک یدە را سیاسی نکنم!

خوب چرا !؟
افرادی دیگر چون عبداللە مهتدی، ابراهیم علیزادە و تعدادی دیگر با دستاویز قرار دادن یاد کاک یدە بە ارائە پلاتفرم سیاسی خود پرداختند.

اگر من بە جای ابراهیم علیزادە بودم همانجا از فرصت استفادە کردە و ساختارشکنانە با جا انداختن سنتی درست و انسانی بە یاد کاک یدە،آن انسان صادق و دادور از کاک یدە عذرخواهی میکردم کە چرا با محفل بازیها ، چرتکە انداختنها و معاملە گری های درون کمیتە مرکزی کومەلە ساختم و مانع شدم تا کاک یدە ها، عبە هوشیاریان ها، سید ایوب ها، خسرو رشیدیان ها و ممد تهران ها وارد کمیتە مرکزی شوند.

تمام آنهائی کە در کمیتە مرکزی کومەلە بودند مسئولیت اخلاقی و انسانی دارند کە بە پرسشها و ناروشنیهای آن دورە در حد توان خود جواب دهند.

بە دەها پرسش، از جملە کە چرا انتخابات کمیە مرکزیها، از مناسبات عقبماندە و ضد دمکراتیک خویشاوندی، رابطە شخصی و محفلی پیروی می کرد؟

چرا پست های کمیتە مرکزی را مونوپول برای افرادی مشخص کردەبودند کە یکی از آثار این پدیدە مخرب، مادام العمر و نهادینە کردن سنت رهبری پاپ در تمام شاخه های انشعابی حزب کمونیست و کومەلە است.

شما کمیتە مرکزیهای کومەلە بعد از تشکیل حزب کمونیست و گذشت چند سال در صندلی های گرم و مادام العمر خود بە خواب ابدی فرو رفتید، این فرصتی شد تا منصور حکمت با شما بە شکل استاد و شاگردی رفتار کند. قبول و نهادینە شدن این نقشها باعث شد م. حکمت ” داشا هارا” شود. با داشاهارا شدن م.حکمت با اعتماد بە نفس بالائی, ایشان همەکارە در حزب و کومەلە و دست بە ابداعاتی چون کمونیزم کارگری زد. هر چند ابداعاتش کپی برابر اصل از منابع اروپائی بود و در خیلی موارد ربطی بە کارگر و کمونیست نداشت اما با طرح اسب “تروا” شهر را تسخیر و آن را تاراج کرد. ابداعات داشاها را با شوق و شعف کم نظیری از طرف محبینش جشن گرفتە ، تا جای کە رهروانش او را ” مارکس زمانە” دانستە و تاریخ شروع مبارزە طبقاتی و کمونیزم را با ظهور کمونیسم کارگری اعلام کردند، و خط بطلانی بر تمام تاریخ مبارزات بشر زدند. هر چند عروج این گردباد طولی نینجامید.

اما چون رهروان منصور حکمت در یقین خود بە این تبین از شروع تاریخ بشر با ظهور کمونیزم کارگری هیچ شکی ندارند اگر کسی نقدی بر کمونیسم کارگری و منصور حکمت داشتە باشد از طرف حوارین مرتد خواندە می شود.

در مراسم یادبود کاک یدە آقای مهتدی با ارائە دادن تصویری از پدرش بە مخاطبانش طوری الغا می کند کە پدرش انگیزە دهندە بنیانگذاران کومەلە بودە است. این اظهارات در راستای همان منشی است کە آقای مهتدی ریشە خانوادە خود را بە سلسلە پادشاهان ایران متصل میکند.
دور از همە پرینسیپهای اخلاقی است کە عبداللە مهتدی با سواستفادە کردن از مراسم یاد بود کاک یدە، با افکار بە غایت ارتجاعی و منجمد شدەاش در دوران ” خانقاه “و فئودالی بە شعور چند صد کس حاضر در مراسم کە عمری در تشکیلاتی کمونیستی کە در آن بهای گزافی پرداختند، با هر تبین امروزیشان از کومەلە، آشکارا توهین می کند.

چرا گناە کبیرە است؟
کە من از آقای مهتدی بپرسم، لطفا توضیح دهید، چطور قاضی محمد رئیس جمهور جمهوری مهاباد بە وحشیانەترین شیوە ممکن در شهرش در انظار خانوادە و بستگانش بە دار اویختە و جنازەاش را برای خرد کردن غرور یک ملت تا چند روز آویزان می کنند. اما پدر شما کە وزیر قاضی محمد بودە است بە تهران بردە و استاد دانشگاهش می کنند.

آقای مهتدی شما در اختلافات، بحث های کک، جادە صاف کن منصور حکمت و مسئول توپخانە ایشان بر علیە موجودیت کومەلە بودید و در پلنوم ١٦ زمانیکە جفت همزادت،عمر ایلخانیزادە پرچم سفید را در مقابل منصور حکمت بلند و تسلیم شد. منصور حکمت با سیاست دشمن شکست خوردە را باید تعقیب کرد، با لگدمال کردن بیشتر عمر ایلخانیزادە، حتی سیاست کومەلە در مورد اسیران جنگی در باب رفیق حزبیش را رعایت نکرد، شما لام تا کام نگفتی و کماکان در رکاب ایشان شمشیر زدی.

کمونیسم کارگری با خالی کردن سنگر و عملا منحل کردن کومەلە و هزیمتشان بە اروپا ، با تشکیل دوبارە مقررات کومەلە بە همت تعداد معدودی، آنتن های تیز قدرت و فرصت طلبیت تشخیص داد کە وزنە و بخش اعظم کومەلە در درون جامعە کوردستان و منصور حکمت با بە دست آوردن آن همە غنایم جنگی، اما گنج اصلی هنوز پابرجاست. شما پیش کومەلە برگشتە و دست بە دامن کومەلە برای تخریب و دستبرد بە شیوە دیگری شدی.

آقای مهتدی شما در سال ٢٠٠٠با درست کردن تشکیلاتی ئلترا راست نام کومەلە را هایجک کردید و بعدها با ورشونی کذایی از کومەلە، آن را در جورج تاون بە سلطنت طلبان و پان ایرانیستها ارزان فروشی کردید. ‌هیچ بعید هم نبود اگر سازمان سیا تصمیم بە رژیم چنج در ایران گرفتە بود از طرح جورج تاونتان استفادە میکرد، پرویز ثابتی را رئیس جمهور و شما را معاون ایشان میکردند.

خوب آقای مهتدی، بی مسما و یا ناعادلانە است اگر بگویم شما شریک دزد و رفیق قافلەاید؟

آقای مهتدی بە حکم اینکە خانوادەات در دوران فئودالی فئودال بودەاند، این حق بە شما دادە نخواهد شد کە شما در ایندە حکمرانی کنید. در همان اروپائی کە شما در آن زندگی میکنید ، آریستوکرات های حکمران چند صد سال پیش وقتی کە فهمیدند کە نمی توانند بر علم و دانش مونوپل داشتە باشند و فرزندان تهیدستان وقتی کە بە علم و دانش دسترسی پیدا میکنند علم و دانش حکومتداری را از آنها بهتر بلدند، ادعای حکومت داری را رها کردە و دنبال یک زندگی شرافتمندانه رفتند.

آقای مهتدی چرا خودت را ئاپدیت نمی کنید؟
در فکر سقوط آزادت باش، رویای حاکمیت مدل بارزانیت در کوردستان ایران غیر ممکن است. در مدل حکمرانی بارزانیت زمانیکە قبرستانهای با هزاران قبر بی نام از دختران و زنان ساختە می شود، در کوردستان و ایران ژینا رهبر و نیکا شاکرمی ها موتور انقلابند.مناجات خوانیهای خانقاه و حجرە ات، در مقابل آواز زیبای نیکا شاکرمی تاب نمی آورد. رویای حاکمیت توهمی بیش نیست. دوران روم باستان هم بە سر آمدە است هر چند تاکنون آبروریزی زیادی بە بار آوردەاید، اما عطش نام و مشهور شدنت بە شیوە ” نرون” هم خوابی بیش نیست.

علی بزرگ پناە 2024-04-22
————————————————–
١- در مرکزیت کومەلە تعدادی افراد صادق و فداکار بودند، اما سنت و گرایش دیگری در کمیتە مرکزی تعیین کنندە بود
٢- نرون یکی از امپراتورهای نالایق روم برای مشهور شدن تمام شهر را بە آتش کشید حتی مادر و همسر خود را بە قتل رسانید.
٣- اسب تروا. آشارە بە چگونگی ناروی یونانیها در تسخیر شهر تروا است.
٤- داشاها را مهرەای است کە در جریان بازی در “بازی دامە” قدرتی منحصر بە فرد را پیدا میکند کە قدرت بلعیدن تمام مهرە های دیگر را دارد.
٥- رهبری پاپ اشارە بە سنت ماندن رهبر کاتولیکهای جهان تا هنگام مرگ است.

پیام بگذارید

رفیق فواد مصطفی سلطانی

شبکە های اجتماعی

اتحاد کارگری