اخباروگزارش های کارگری 18 اردیبهشت ماه 1404

اخباروگزارش های کارگری 18 اردیبهشت ماه 1404

– از فراخوان دو هفته اعتراض به اعدامها حمایت میکنیم.

– تجلیل از خانم لیدا اسماعیلی و احمد درخشان توسط تعدادی از کنشگران صنفی کارگران و معلمان البرز

– تجمع اعتراضی کارگران شهرداری بهبهان نسبت به عدم پرداخت بموقع حقوق مقابل ساختمان شورای شهر

– اعتراضات کشاورزان استان اردبیل نسبت به عدم پرداخت بدهی وزارت جهاد کشاورزی از بابت تحویل محصول کشاورزی و و عدم تأمین بذر و کود و نهاده‌های دیگر همزمان با سفروزیر جهاد کشاورزی با تجمع در مسیرش

– ادامه اعتراضات به قطعی مکرر برق با تجمع جمعی از اهالی زابل مقابل اداره برق

– تجمع اعتراضی مال باختگان شرکت یزد کیش اردکان و میبد مقابل فرمانداری اردکان

– بیانیه جمعی از کارکنان شرکت بهره برداری مترو تهران در محکومیت بازداشت همکاران و تأکید بر استمرار مسیر قانونیِ مطالبه‌گری

– بیانیه‌ در اعتراض به بازداشت معلمان در تجمع ۱۱ اردیبهشت و انکار آن توسط سخنگوی دولت

– بیانیە انجمن صنفی معلمان کوردستان در مورد تودیع و معارفەی مدیرکل آموزش و پرورش کوردستان

– اصغر امیرزادگان بدون هیچ دلیل قانونی و موجهی در زندان به سر می برد

– احضار مجدد امجد گریاخیز، فعال کارگری و مخالف اعدام، به دادگاه انقلاب سنندج

– کانون نویسندگان ایران:برگی از تاریخ

ماجرای امنیتی ویت کنگ‌های کافه‌نشین و کانون نویسندگان ایران

– جان باختن یک کارگر در معدن سنگ لاشترزیر سنگ پنج تنی

*******

*از فراخوان دو هفته اعتراض به اعدامها حمایت میکنیم.

فراخوانی به موقع با امضای سه نهاد اعدام نکنید، نهاد دادخواهان و جمعی از خانواده های محکومین به اعدام، علیه اعدام ها داده شده است. این فراخوان همگان را به اعتراضی سراسری از تاریخ سه شنبه ۲۳ اردیبهشت تا سه شنبه ۶ خرداد دعوت میکند.

شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت و شورای سازماندهی اعتراضات کارگران غیررسمی نفت(ارکان ثالث) از این فراخوان و سه شنبه های نه به اعدام حمایت میکنند. همه با هم علیه اعدام به میدان بیاییم. اعلام کنیم که اعدام و کشتن انسانها با هر اتهام و جرمی ممنوع.

به اعدام، این جنایت آشکار علیه بشریت باید پایان داد.

شریفه محمدی، عباس دریس و منوچهر فلاح سه فعال کارگری در خطر اعدام هستند. پخشان عزیزی و وریشه مرادی و شمار بسیاری دیگر خطر اعدام تهدیدشان میکند. این انسانهای معترض و دوست داشتنی باید فورا آزاد شوند. باید مجازات شنیع اعدام متوقف و همه احکام اعدام لغو شود!

#نه_به_اعدام

#سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام

#اعدام_قتل_عمد_حکومتی

شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت

شورای سازماندهی اعتراضات کارگران غیررسمی نفت(ارکان ثالث)

۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴

*تجلیل از خانم لیدا اسماعیلی و احمد درخشان توسط تعدادی از کنشگران صنفی کارگران و معلمان البرز

هم‌زمان با فرا رسیدن اول ماه مه #روز_جهانی_کارگر، و ۱۲ اردیبهشت “روز ملی معلم” مراسمی در نکوداشت دو تن از کنشگران صنفی معلمان البرز سرکار خانم #لیدا_اسماعیلی و آقای #احمد_درخشان برگزار شد.

لیدا اسماعیلی و احمد درخشان به دلیل دفاع از حقوق دانش‌آموزان و خواسته‌های صنفی هرکدام به‌ترتیب به ۴ ماه انفصال و دو ماه انفصال از خدمت محکوم شده‌اند. به پاس تلاش‌های ارزنده‌ی این دو کنشگر صنفی معلمان، تعدادی از فعالان کارگری و فرهنگی استان البرز، آیین تقدیر از این دو معلم شریف را برگزار و هدایایی به آنان تقدیم کردند.

شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران

*تجمع اعتراضی کارگران شهرداری بهبهان نسبت به عدم پرداخت بموقع حقوق مقابل ساختمان شورای شهر

روز دوشنبه 15 اردیبهشت، کارگران شهرداری بهبهان برای اعتراض به عدم پرداخت دو ماه ونیم دست به تجمع مقابل ساختمان شورای این شهردراستان خوزستان زدند.

این کارگران به خبرنگار رسانه ای گفتند: اردیبهشت ماه از نیمه گذشت و ما هنوز حقوق اسفند ماه سال گذشته خود را دریافت نکرده‌ایم.

آنها افزودند: وعده داده بودند که حقوق اسفند ماه را اواسط ماه واریز کنند اما هنوز هیچ پرداختی انجام نشده است.

*اعتراضات کشاورزان استان اردبیل نسبت به عدم پرداخت بدهی وزارت جهاد کشاورزی از بابت تحویل محصول کشاورزی و و عدم تأمین بذر و کود و نهاده‌های دیگر همزمان با سفروزیر جهاد کشاورزی با تجمع در مسیرش

روز پنج شنبه 18 اردیبهشت همزمان با سفروزیر جهاد کشاورزی، کشاورزان استان اردبیل برای انعکاس هرچه بیشتر صدای اعتراضشان نسبت به عدم پرداخت بدهی وزارت جهاد کشاورزی از بابت تحویل محصول کشاورزی و و عدم تأمین بذر و کود و نهاده‌های دیگردست به تجمع در مسیرش در نقاط مختلف زدند و با برافراشتن پلاکاردها وایراد نقطه نظراتشان خواهان پاسخگویی شدند.

تعدادی از اهالی شهرستان پارس‌آباد با حضور در مسیر حرکت وزیر جهاد کشاورزی در حالی که با عصبانیت موضوع بدهی وزارت جهاد کشاورزی را به تولیدکنندگان مطرح می‌کردند، از وزیر خواستند تا هر چه سریعتر مشکلات آنها را برطرف کند.

یکی از این معترضان که پلاکاردی نیز در دست داشت، خطاب به وزیر جهاد کشاورزی اعلام کرد که کشاورزان در حال نابودی هستند و چرا باید سه سال برای دریافت بدهی خود در انتظار قرار گیرند تا وزارت جهاد کشاورزی در این شرایط پایین آمدن ارزش پول، قادر نباشد 10 میلیارد تومان بدهی آنها را پرداخت کند.

یکی از بذرکاران که به شدت عصبانی بود و به وضعیت فلاکت بار خود اشاره می‌کرد، در حالی که به شدت فریاد می کشید از وزیر جهاد کشاورزی و بهارستان نشین پارس‌آباد، بیله‌سوار و اصلاندوز درخواست می‌کرد تا سریعترین زمان بدهی او را پرداخت کنند وگر نه خود را آتش زده و به خاطر بی‌اهمیتی وزارت جهاد کشاورزی در جلوی اداره جهاد کشاورزی پارس‌آباد دست به تحصن خواهد زد.

تعدادی از کشاورزان کلزاکار و گندمکار مغان نیز به صراحت اعلام کردند که امسال قصد فروش محصول خود را به صورت تضمینی به تعاون روستایی و اداره غله ندارند چرا که با تأخیر چهار تا پنج ماهه به صورت اقساطی مبالغ آنها پرداخت می‌شود که در این شرایط تورمی این نحوه پرداخت مشکلی را از زندگی و معیشت آنها باز نمی‌کند.

*ادامه اعتراضات به قطعی مکرر برق با تجمع جمعی از اهالی زابل مقابل اداره برق

فیلم وگزارش منتشره در شبکه های اجتماعی،از ادامه اعتراضات به قطعی مکرر برق با تجمع روز پنج شنبه 18اردیبهشت، جمعی از اهالی زابل مقابل اداره برق این شهرستان دراستان سیستا وبلوچستان خبر می دهد.

*تجمع اعتراضی مال باختگان شرکت یزد کیش اردکان و میبد مقابل فرمانداری اردکان

فیلم منتشره درشبکه های اجتماعی،از تجمع اعتراضی روز چهارشنبه 17 اردیبهشت، مال باختگان شرکت یزد کیش اردکان و میبد مقابل فرمانداری اردکان،خبرمی دهد.

*بیانیه جمعی از کارکنان شرکت بهره برداری مترو تهران در محکومیت بازداشت همکاران و تأکید بر استمرار مسیر قانونیِ مطالبه‌گری

ما جمعی از کارکنان شرکت بهره برداری مترو تهران ، ضمن محکومیت مجدد رفتارهای مغایر با کرامت انسانی در بازداشت همکاران شریف و زحمتکش‌مان، جناب آقای اصغر چوپانی، آقای هادی خوشبخت و چند تن دیگر از همکاران توسط نیروهای وابسته به وزارت اطلاعات، مراتب اعتراض شدید خود را نسبت به این اقدام اعلام می‌داریم. همچنین آزادی این دو انسان شریف، آزاده و متعهد را به تمامی همکاران و جامعه‌ی کارگری تبریک گفته و آن را نتیجه‌ای از مقاومت، همبستگی و پیگیری جمعی می‌دانیم.

بدین‌وسیله به آگاهی می‌رسانیم که هیچ‌گونه تهدید، فشار یا اقدام بازدارنده‌ای، نخواهد توانست اراده‌ی ما را در مسیر احقاق حقوق قانونی‌ و مطالبات برحق‌مان سست نماید. سکوت در برابر فساد، تبعیض و انعقاد قراردادهایی که به‌صورت مستقیم بر وضعیت معیشتی و امنیت شغلی ما اثرگذار است، نه‌تنها جایز نیست، بلکه خلاف مصالح صنفی و اصول انسانی ماست.

ما همواره تلاش داشته‌ایم در مسیر پیگیری حقوق و مطالبات‌مان، بر اساس گفتگو، تعامل و مراجعه به مجاری قانونی و اداری حرکت کنیم و این رویکرد را همچنان ادامه خواهیم داد. با این حال، به صراحت اعلام می‌داریم که در برابر ظلم، تبعیض و تحمیل تصمیماتی که منجر به تضییع حقوق کارگران گردد، تسلیم نخواهیم شد.

اعتراض مدنی، مسالمت‌آمیز و مسئولانه، حق مسلم و قانونی ماست. چنانچه راه‌های رسمی و اداری پاسخگوی خواسته‌های مشروع ما نباشد، بنا بر تشخیص جمعی و با در نظر گرفتن مصالح صنفی، از دیگر روش‌های قانونی و مدنی برای بیان مطالبات خود بهره خواهیم گرفت.

مطالبات کارگران، خواسته‌هایی صنفی، انسانی و عادلانه است و سرکوب و تهدید، نه‌تنها گرهی از مشکلات نخواهد گشود، بلکه بر شکاف‌های موجود خواهد افزود. ما همبستگی خود را با تمامی همکاران‌مان اعلام داشته و از تمامی نهادها، تشکل‌ها و افراد آزادی‌خواه می‌خواهیم در کنار صدای کارگران بایستند.

*بیانیه‌ در اعتراض به بازداشت معلمان در تجمع ۱۱ اردیبهشت و انکار آن توسط سخنگوی دولت

بار دیگر، واقعیت با روایت رسمی، زمین تا آسمان تفاوت دارد. در روز ۱۱ اردیبهشت و در آستانه‌ی هفته‌ی معلم، چهار نفر از معلمان شریف و دغدغه‌مند این سرزمین به نام‌های:

#ولی_میرزاسیدی

#احمد_حیدری_نصرت

#حسین_عبادیان

#مهدی_فراحی‌شاندیز

در حالی که قصد داشتند به صورت مسالمت‌آمیز در مقابل اداره‌ی کل آموزش و پرورش تهران اجتماع کنند تا بار دیگر خواسته‌های صنفی و معیشتی خود را مطرح نمایند، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.

اکنون هفت روز است که این عزیزان در بازداشت به‌سر می‌برند، بی‌آن‌که خانواده‌ها از وضعیت دقیق‌شان اطلاع داشته باشند و بی‌آن‌که جرمی مرتکب شده باشند.

در چنین شرایطی، سخنگوی دولت، خانم مهاجرانی، در موضعی شگفت‌آور، اعلام می‌کند: کسی بازداشت نشده است!!!!

آیا حقیقت را نمی‌دانند یا می‌دانند و آگاهانه آن را انکار می‌کنند؟

آیا رنج خانواده‌هایی که در این هفت روز در بی‌خبری و اضطراب به‌سر می‌برند، به چشم نمی‌آید؟

آیا صدای دادخواهی ما معلمان، که جز معیشت، منزلت و امنیت شغلی برای خود، و آموزش رایگان و استاندارد برای فرزندان‌مان چیزی نمی‌خواهیم برای‌شان شنیدنی نیست؟

تلاش برای بی‌اهمیت جلوه‌دادن این تجمع و انکار واقعیت بازداشت‌ها، در حالی که شخص سخنگو نیز اذعان دارد که این حرکت جنبه امنیتی نداشته، نه تنها نمک‌پاشیدن بر زخمی است عمیق، بلکه نشانه‌ای روشن از سیاست‌های سرکوب‌گرانه‌ای است که به جای پاسخگویی و تعامل، راهِ تکذیب، تحریف و تهدید را در پیش گرفته‌ است.

ما این موضع رسمی را توهین به شعور افکار عمومی و بی‌حرمتی به جامعه‌ی فرهنگیان می‌دانیم.

ما خواهان آزادی فوری و بی‌قید و شرط همکاران بازداشت‌ شده‌مان هستیم و هشدار می‌دهیم که تداوم چنین برخوردهایی، تنها بر آتش خشم صنفی و اجتماعی خواهد افزود.

ما کانون‌های صنفی، نهادهای مدنی و همه‌ی معلمان آزاده را فرا می‌خوانیم تا با روشنگری، اتحاد، پیگیری و فشارهای قانونی، اجازه ندهند اینگونه مظلومیت‌ها در سکوت و انکاری ظالمانه دفن شود.

آزادی معلمان بازداشت‌شده، خواست فوری ماست.

کانون صنفی معلمان ایران(تهران) ۱۴۰۴/۲/۱۸

*بیانیە انجمن صنفی معلمان کوردستان در مورد تودیع و معارفەی مدیرکل آموزش و پرورش کوردستان

روز پنج‌شنبە ١٤٠٤/١/٢٨ پس از حدود ٣سال، دوران ریاست “هاشم ناظمی‌جلال” بر آموزش و پرورش کوردستان بە سر رسید و این مسئولیت بە “سید فواد حسینی” سپردە شد. انجمن صنفی معلمان کوردستان بە عنوان یک نهاد مستقل مدنی کە پایش و نظارت بر عملکرد آموزش و پرورش را بخش مهمی از رسالت خود می‌داند در دو بخش، هم گریزی بە وضعیت آ.پ در این ٣سال می‌زند و هم دغدغەها و انتظارات خود برای آیندە را مطرح می‌کند:

الف- بە گواهی معلمان، اولیاء، دانش‌آموزان، رسانەها، افکار عمومی و حتی مسئولان استانی و کشوری، دوران مدیریت ناظمی‌جلال یکی از شوم‌ترین و سیاەترین دورەهای تاریخ آموزش و پرورش کوردستان بود. البتە این سیەروزی و درماندگی آ.پ تنها بە حضور شخص ایشان برنمی‌گردد بلکە او با همراهی مجموعەای کە دور خود جمع کردە بود این حجم از افتضاح را بە بار آوردند، افرادی کە بدون هیچ سنخیتی با علم، آموزش و فرهنگ، در تمام تصمیمات دستگاە تعلیم و تربیت حضور داشتند و بە مانند یک تیم خرابکار، تمامی سرمایەهای اجتماعی آموزش و پرورش اعم از دستاوردها، اعتمادها، ارتباطات، ساختارها و هر آنچە را در نتیجە دهەها مطالعە، همدلی، هم‌فهمی، ممارست و ریاضت جامعە فرهنگی و دانش‌آموزی استان بە دست آمدە بود تخریب کردند و بە باد دادند. رویکرد امنیتی آنها چنان پررنگ بود و بر سایر حوزەها چربش داشت کە ناظمی‌جلال در روز تودیع خود، جز چند شاخص‌ حوزە پرورشی، آمار و دستاور چندانی برای ارائە نداشت. او بە محض شروع بە کار، درِ ادارات آ.پ را بە روی معلمان معترض بست و آنها را روانە خیابان کرد بە نحوی کە در ٢ تجمع از ٦ تجمعی کە در دوران مدیریتش برگزار شد معلمان جلو ادارات باتوم خوردند و ناظمی‌جلال و تیمش از پنجرەها و دوربینها تماشاچی اوضاع بودند. در این ٣سال حدود ٧٠٠ نفر از معلمان بە خاطر شرکت در تحصن غیبت خوردند و کسر حقوق شدند، برای حدود ١٠٠٠ نفر از معلمان استان در هیئت تخلفات پروندەسازی شد و احکامی نظیر اخراج، تبعید و… صادر شد، با تشکیل کمیتەی نحس فوریتهای آموزش و پرورش در پاییز ١٤٠١ حق رتبەبندی ٤٧ نفر از فعالان صنفی کوردستان قطع گردید، صدها مدیر و معاون شجاع و مردمی در مدارس برکنار شدند، فضای سرکوب و خفقان بر مدارس حاکم شد، بسیاری از معلمان خوش‌فکر و باانگیزە از مدارس خاص حذف شدند، پای نظامیان و لباس شخصی‌ها بە مدارس باز(بازتر) شد، دختران معصوم در مدارس مورد حملە شیمیایی قرار گرفتند، تعاونی‌های مصرف فرهنگیان سقز و مریوان علیرغم عملکرد درخشان بە بهانە دنبال کردن خط‌مشی‌های انجمن صنفی تحت فشار قرار گرفتند و … . در حوزە آموزشی هم شاهد آمار بالای ترک تحصیل بودیم، میانگین معدل دانش‌آموزان بە ٩/٠٦ رسید، تصحیح اوراق امتحانی بە بحرانی در آ.پ کوردستان تبدیل شد، آمار قبولی دانشگاە و رتبەهای برتر کشوری افت شدید کرد و …

مثلث شوم ناظمی‌جلال، صحرایی و قائم‌پناە در زمستان ١٤٠١ با صدور بخشنامەای بی‌اساس، انجمن صنفی معلمان کوردستان را غیرقانونی اعلام کردند تا هم از توان و تاثیرگذاری آن بکاهند و هم از هراس و وحشت خود از نام انجمن! اما اکنون انجمن صنفی معلمان کوردستان از هر زمانی منسجم‌تر و مصمم‌تر است و آنها در حسرت آرزوی بربادرفتە، بە خود می‌پیچند. این افراد هیچ باوری بە نهاد مدنی، کار صنفی و فعالیت‌های خودجوش نداشتند و وقیحانەترین رفتارها را با انجمن و فعالان صنفی داشتند. اما ما یقین داریم روزی کە فرزندان و نوەهای آنها از دستاوردهای انجمن و سایر نهادهای مردمی بهرەمند شدند و برکات مبارزە و مطالبەگری صنفی و مدنی را بە چشم خود دیدند، بە خاطر قساوت و بلاهت پدران‌شان، آنها را شماتت خواهند کرد و از وجودشان خجل و شرمگین خواهند شد.

ب- بدون شک تغییر در مدیریت آ.پ کوردستان بە امری حیاتی تبدیل شدە و برداشتن نگاە امنیتی و افراد امنیتی از آ.پ مایە شادمانی و امیدواری‌ست. اما در خصوص بخش دوم قضیە یعنی انتصاب مدیرکل جدید، گرچە شناخت نسبی از شخصیت و عملکرد قبلی ایشان داریم ، فعلا هیچ قضاوتی نمی‌کنیم فقط امیدواریم و انتظار داریم ایشان برای حل مشکلات عدیدە و چالش‌های آ.پ ایدە و برنامە داشتە باشد و بتواند اقدامات و تغییرات محسوس در ساختار و عملکرد آ.پ انجام دهد. رسوخ کردن نگاە امنیتی و روح سرکوب بە تمام ارکان آ.پ و در و دیوار مدارس، حضور نیروهای ناکارآمد و ناسالم در پست‌های حساس اداری و مدیریت برخی از مدارس، کمبود شدید معلم توانمند، مشاور، سرایدار و…، آمار بالای ترک تحصیل (بە ویژە دختران روستایی و مناطق محروم)، افت شدید تحصیلی دانش‌آموزان استان، تعطیلی دورەهای بازآموزی ضمن‌خدمت معلمان، رشد سرسام‌آور آسیب‌های اجتماعی در مدارس نظیر خودکشی، ناامیدی، افسردگی، اعتیاد، خشونت، فرار و…، اوضاع نابسامان و عملکرد عمدتا ناسالم تعاونی‌های مسکن و مصرف و فرهنگیان، بیمە تکمیلی ناکار آمد، آمار بالای مدارس فرسودە و تخریبی و… تنها بخشی از چالش‌ها و مشکلات پیش‌روی مدیریت جدید است.

انجمن صنفی معلمان کوردستان ضمن نارضایتی و انزجار شدید از وضعیت قبلی، از هر نوع تغییر مثبت و تصمیماتی کە بە بهبود حال و روز آموزش و پرورش استان کمک کند استقبال کردە و در این راستا آمادگی خود را برای هرگونە گفتگو، همکاری و مشورتی کە در راستای منفعت و مصلحت دانش‌آموزان، معلمان و مردم کوردستان و اعتلای آموزش و پرورش باشد اعلام می‌نماید. همزمان این انجمن بنا بە رسالت و دیسیپلین تشکیلاتی خود، با حساسیت و وسواس فراوان رویکردها، اتفاقات و تصمیمات آموزش و پرورش را زیر نظر دارد و در برابر ناکارآمدی‌ها و کژکاری‌ها سکوت نخواهد کرد.

ما بر این باوریم در وضعیت کنونی آنچە بیش از همە اهمیت دارد برداشتن دیوار عداوت و بی‌اعتمادی‌ست. تا زمانی کە یک آشتی فراگیر اتفاق نیفتد و جامعەی معلمی و دانش‌آموزی و مردم کوردستان بە آموزش و پرورش اعتماد نکنند هیچ پروژە نرم‌افزاری و سخت‌افزاری با موفقیت بە انجام نخواهد رسید. کلید حل مسئلە هم، زدودن نگاە امنیتی از مدرسە است بە نحوی کە همە معلمان و دانش‌آموزان استان از اتهامات سیاسی و امنیتی تبرئە شوند و همە احکام ناروای صادر شدە برای معلمان استان لغو گردد.

انجمن صنفی معلمان کوردستان (سقز و زیویە، مریوان و سروآباد، سنندج)

١٧ اردیبهشت ١٤٠٤

*اصغر امیرزادگان بدون هیچ دلیل قانونی و موجهی در زندان به سر می برد

#اصغر_امیرزادگان عضو هیئت مدیره انجمن صنفی معلمان فارس که از تاریخ ٢٣ فروردین ماه ١۴٠۴ بدون دلیل موجه در حالی که پرونده ایشان پس از حکم بدوی دادگاه انقلاب #فیروزآباد و اعتراض آقای امیرزادگان، در دادگاه تجدید نظر در حال بررسی است و حکم ایشان قطعی نشده، در زندان فیروز آباد به سر می‌برد.

بخاطر شرایط جسمانی و نامه و پرونده پزشکی که ایشان شرایط تحمل حبس را ندارند، قرار شد به طور موقت آزاد شود.

ولی دادستان #فیروزآباد به بهانه‌های مختلف مانع آزادی ایشان می‌شود، ابتدا یک کفیل، بعد از چند روز دو کفیل و بعد از آن شرط آزادی ایشان را کفالت ٣ نفر دانستند.

پس از تلاش خانواده و حاضر شدن سه تن از فرهنگیان، نامه آزادی ایشان صادر می‌شود ولی باز هم دادستان بهانه جدید می‌آورد که او یک پرونده دیگر نیز دارد و مانع آزادی ایشان می‌شود.

کدام پرونده؟

آیا می شود دادستان از پرونده یک زندانی خبر نداشته باشد و پس از صدور حکم آزادی به یاد آورد که پرونده دیگری هم دارد؟

آیا متهم نباید از کم وکیف پرونده‌های خود مطلع باشد که بتواند اقدامی قانونی انجام دهد؟

چرا با روح و روان خانواده زندانی بازی می‌شود ؟

مگر نه این است که شما مجریان قانون باید مطابق با قانون انجام وظیفه نمائید ؟

انجمن صنفی معلمان فارس صریحا از مراجع قانونی می‌خواهد که اصغر امیرزادگان معلم زندانی را آزاد و از او دلجویی و رفع اتهام گردد.

#جای_معلم_زندان_نیست

برگرفته از کانال انجمن صنفی معلمان فارس

*احضار مجدد امجد گریاخیز، فعال کارگری و مخالف اعدام، به دادگاه انقلاب سنندج

امجد گریاخیز، فعال کارگری سرشناس و از مخالفان مجازات اعدام، بار دیگر به دادگاه انقلاب سنندج احضار شده است.

بر اساس ابلاغیه رسمی که به دست این فعال کارگری رسیده، وی باید در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ برای پاسخ‌گویی به اتهامات مطروحه در این دادگاه حاضر شود.

برگرفته از کانال کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری ایران

*کانون نویسندگان ایران:برگی از تاریخ

ماجرای امنیتی ویت کنگ‌های کافه‌نشین و کانون نویسندگان ایران

سال‌های دهه‌ی شصت خورشیدی مردم ما، افزون بر جنگ، شاهد سرکوب احزاب و سازمان‌های سیاسی، اتحادیه‌های صنفی و سندیکاهای مستقل، زندان و شکنجه و اعدام دگراندیشان و مخالفان نظام نوخاسته‌ی اسلامی بودند. کانون نویسندگان ایران نیز از این سرکوب وحشیانه در امان نماند و در سال ۱۳۶۰ به تعطیل کشانده شد. از آن پس چند سالی گردهم‌آیی کانونیان پراکنده و مناسبتی بود یا در جمع‌های کوچک خصوصی مانند سه‌شنبه‌های ادبی که در خانه‌ها برگزار می‌شد. در سال‌های پایانی این دهه بود که کوشش‌هایی برای حرکت جمعی صورت گرفت، از آن جمله برنامه‌ریزی (البته ناموفق) برای بزرگ‌داشت نیما در دی‌ماه ۱۳۶۷ و انتشار «گزارش اهل قلم» در اعتراض به بن‌بست‌ها و تنگناهای سانسور و ممنوعیت‌های فرهنگی و مشکلات چاپ و نشر. اما نخستین حرکت موفق را قصد امدادرسانی به قربانیان زلزله‌ی رودبار در سال ۱۳۶۹ جرقه‌ زد که نزدیک به سی تن از شاعران و نویسندگان را گرد آورد تا، در کنار تدارک برای امدادرسانی، برای مشکلات صنفی اهل قلم نیز چاره‌جویی کنند.

پس از مطالبی که در انگشت‌شمار مطبوعات ادبی و روشنفکری آن‌زمان به چاپ رسید، زمزمه‌هایی مبنی بر روشن کردن دوباره‌ی چراغ کانون شنیده شد. فاجعه‌ی زلزله‌ی رودبار در واقع نقطه‌ی عزیمت مهمی بود از جمع‌های پراکنده و گاه به گاه نویسندگان تا رسیدن به تشکیل منظم «جمع‌ مشورتی». در آن دوره که امکان برگزاری مجمع عمومی کانون وجود نداشت تا نویسندگان بتوانند هیئت دبیران خود را در انتخابات برگزینند، از سر گیری مبارزه‌‌ی جمعی با سانسور برای نویسندگان آزادی‌خواه ناوابسته‌ به قدرت ضرورتی انکارناپذیر بود. به این‌ ترتیب آن جلسات غیررسمی و خصوصیِ روزهای سه‌شنبه‌ شکلی منظم و رسمی یافت و به ‌قولی به پیشنهاد محمد مختاری و به ‌قولی دیگر به پیشنهاد محمدعلی سپانلو «جمع‌ مشورتی» نام گرفت؛ جمعی که در دوره‌های اول و دوم فعالیت کانون نويسندگان ایران وجود نداشت.

به گوش رسیدن صدای مستقل اعضای کانون نویسندگان ایران چنان وحشت و دشمنیِ کارگزاران فرهنگیِ دستگاه سانسور را برانگیخت که مطبوعات را برای حمله‌ای گسترده به اعضای کانون بسیج کردند. روزنامه‌ی کیهان سرسلسله‌ی مزدوران سانسور بود و کلام بی‌محابای حمله‌کنندگان همه تهمت و تخریب و تخطئه؛ مشهورترین‌شان مقاله‌ی «ویت‌کنگ‌های کافه‌نشین و کانون نویسندگان» در روزنامه‌ کیهان به‌تاریخ ۱۵ اردیبهشت‌ ۱۳۷۰ که با دروغ‌پراکنی‌های بی‌شرمانه، ادعاهای خلاف واقع و اتهاماتی بی‌اساس به کانون نویسندگان ایران و اعضای آن می‌تاخت. کیهان که مصداق عینی ضدیت با آزادی بیان و اندیشه بود برخلاف قانون مطبوعات پاسخ اعضای تهمت‌خورده را جز در یک مورد به چاپ نرساند. بنابراین رضا براهنی، هوشنگ گلشیری، سیمین بهبهانی و جواد مجابی به نمایندگی از نویسندگان و شاعران تهمت‌خورده با ارسال نامه‌ای به دادگستری شکایت بردند و کیهان و مدیرمسئول آن مهدی نصیری معروف را به نشر اکاذیب، افترا و هتک‌حرمت متهم کردند و خواستار برخورد قانونی با عاملان شدند. قوه‌ی قضاییه‌ی حکومت اسلامی، چنان‌که انتظار می‌رفت، به شکایت مطرح‌شده واکنشی نشان نداد و کیهان نیز در مطلبی وقیحانه نامه‌ی نویسندگان را نشانه‌ی «وحشت روشنفکران از امت حزب‌الله» دانست.

البته کار درنهایت مطابق خواست مزدوران سانسور پیش نرفت. جمع مشورتی متن «ما نویسنده‌ایم» را با ۱۳۴ امضا منتشر کرد، بحث و گفت‌وگو درباره‌ی مرام‌نامه (منشور) را به سرانجام رساند و کانون نویسندگان ایران، به‌رغم فضای آکنده از وحشت و ترور، دوره‌ی سوم فعالیت خود را آغاز کرد. اما مقاله‌ی کیهان و مجادلات پس از آن را می‌توان آغازگر برنامه‌ای مدوّن برای حذف فیزیکیِ منتقدان سیاسی دانست و مقدمه‌ای برای بسیاری از احضارها، تهدیدها، بگیر و ببندها، پرونده‌سازی‌ها و بازداشت‌ها در میانه‌ دهه‌ی هفتاد که سرانجام به ناپدیدسازی و قتل شماری از نویسندگان مستقل، دگراندیشان سیاسی و اعضای کانون نویسندگان ایران انجامید. سعیدی سیرجانی، احمد میرعلایی، غفار حسینی، احمد تفضلی، پیروز دوانی، حمید حاجی‌زاده و فرزند خردسالش کارون، ابراهیم زال‌زاده، مجید شریف، داریوش فروهر، پروانه‌ی اسکندری، محمدجعفر پوینده و محمد مختاری از جمله‌ی این قربانیان بودند.

*جان باختن یک کارگر در معدن سنگ لاشترزیر سنگ پنج تنی

روز چهارشنبه 17 اردیبهشت،یک کارگر 35 ساله تبعه افغانستان حین کار در معدن سنگ لاشتر شهرستان مبارکه،استان اصفهان بر اثر سقوط یک سنگ پنج تنی با ابعاد 200 در 50 سانتیمتری واصابت به وی در دم جان باخت.

akhbarkargari2468@gmail.com

 

پیام بگذارید

رفیق فواد مصطفی سلطانی

اتحاد کارگری