چهار دهه پیش در چنین روزهایی یا به صورت دقیقتر در ۹ خرداد ۱۳۵۸ سپاه پاسداران رژیم ایران به همراه ارتش رژیم ایران و همراهی دولت بازرگان و جبهه ملی ایران به خوزستان حمله کردند! حملهای که مردم بیگناه را قربانی کرد! در نتیجه این حمله بیش از ۵۰۰ مرد، زن و کودک را در اهواز، خرمشهر و آبادان به کام مرگ کشیده شدند!
این قائله را کمیته خلق عرب که یک جریان قومگرا عرب بود با خواستهایی مانند فدرالیزه شدن ایران، ملیت شناخته شدن عربها، حق تعیین سرنوشت در چارچوب جغرافیای سیاسی ایران، به رسمیت شناخته شدن زبان-فرهنگ عربی در قانون اساسی ایران و تغییر نام خوزستان به عربستان آغاز کرد!
خواستهایی که ارتباطی با واقعیت فرهنگی خوزستان نداشت! چرا که در خوزستان در کنار عربها، مردمان بختیاری هم بخش وسیعی را تشکیل میدهند! از همین رو این جریان به صورت کلی حمایت اکثریت جامعه خوزستان را در پی نداشت!
همچنین اکثریت مردم عرب و بختیاری خوزستان همواره خود را ایرانی میپنداشتند و حتی زمانی رضا شاه فقید جنبش سعادت به رهبری شیخ خزعل فئودال خوزستان که از مردم باجگیری میکرد را هم سرکوب کرد، از رضا شاه حمایت کردند! به همین دلیل کمیته خلق عرب حتی خواستهای سیاسی بیان کرده بود با ساختار دولت-ملت مدرن ایران که با حمایت مردم خوزستان همراه بود در تضاد قرار داشت! از همین رو این کمیته نمیتوانست نماینده اصولی مردم خوزستان باشد!
در طرف مقابل رژیم تازه تاسیس جمهوری اسلامی ایران بود که نیاز داشت احساسات ناسیونالیستی مردم ایران را برانگیزد تا حمایت عمومی را با خود داشته باشد از این موقعیت استفاده کرد و با حمله همه جانبه به خوزستان، سیاست سرکوب کمیته خلق عرب را دستور کار قرار داد! حتی امیرانتظام (از جبهه ملی ایران) از کابینه دولت موقت مهدی بازرگان (دبیرکل وقت نهضت آزادی ایران) که مورد تایید روحالله خمینی بود گفت باید قائله اینان را ختم کرد و چندصد عرب هستند و تمام اینان را به دریا خواهیم ریخت!
بدین گونه کمیته خلق عرب توسط جمهوری اسلامی ایران و همکاری اسلامیستها و جنبش ملی-مذهبی سرکوب شد! اما رژیم ایران مانند همیشه برای اعلام قدرتنمایی مردم بیگناه را به خاک و خون کشید! مردمی که مانند همیشه قربانی دو سوی یک ارتجاع شدند! بک سو ارتجاع مذهبی ولایتفقیه و سوی دیگر ارتجاع قومگرایی که با تحریک احساسات قومی مردم میخواهد به مقاصد سیاسی خود که یک دیکتاتور سیاسی دیگر اما این بار با پوشش قومیت است برسد!
از همین رو تاریخ فراموش نخواهد کرد که در چهار دهه گذشته نه تنها جمهوری اسلامی، بلکه قومگرایان باعث کشتار مردم ایران شدهاند و از احساسات مردم ایران در جهت مقاصد سیاسی خود استفاده کردهاند!
در انتها باید ذکر کرد که ایران همواره یک جغرافیای سیاسی متحد بوده است! هیچوقت از هم جدا نبوده که به هم پیوسته باشند که برخی جریانات قومگرا به دنبال آن هستند که از ایران استقلال پیدا کنند بلکه اقوام ایرانی همواره بخشی از پیکره جامعه ایران بودند!
از همین رو حقوق مدنی اقوام ایرانی تنها با مبارزه مدنی و سیاسی دموکراتیک در چارچوب جغرافیایی سیاسی ایران و در یک سیستم دموکراتیک و لیبرال محقق خواهد شد! بدین جهت باید در مسیر استقرار ایران دموکراتیک و لیبرال باید گام برداشت و فعالیت کرد!
✍ووکاشین پاکروان