افسانهای گفته میشود که فرض را بر این گرفته است که کشور و سرزمینی به نام فلسطین با مسلمانانی عرب با نام و هویت فلسطینی به اشغال مستعمرین یهودی درآمده است. اما هرگز یک ملت با این هویت وجود نداشته است. بعد از قیام و تبعید یهودیان در 135 میلادی، رومیان سرزمین یهودیه و سامره را فلسطین نامگذاری کردند. بنابراین کلمه فلسطین در اصل به یهودیان و سرزمین ایشان اشاره دارد. این کلمه اولین بار در نوشته های هرودوت ظاهر می شود که به اشتباه نام یک بخش کوچکی از سرزمین اسرائیل امروزی (از غزه تا یافای امروزی) را به کل آن سرزمین اطلاق میکند. اما معنای یونانی این کلمه به کشتیگیر، متخاصم یا رقیب اشاره دارد که می تواند معادلی باشد برای کلمه Israel (در کتاب مقدس یعقوب بعد از کشتی گرفتن با فرشته خدا، اسراییل نامیده می شود یعنی کسی با خدا کشتی میگیرد) بنابراین کلمه فلسطین و فلسطینی در متون گذشته به یهودیه و یهودی اشاره دارد و نه اعراب!
بریتانیاییها بعد از تسخیر این منطقه از امپراطوری عثمانی در جنگ جهانی اول، حکمرانی خود بر این منطقه را Mandatory Palestine نامگذاری کردند، نه به این دلیل که اعراب ساکن این منطقه، دارای یک هویت فلسطینی بودند بلکه چون به سادگی این کلمه در سنت یونانی-رومی ریشه دارد. تکرار میکنم که اعراب ساکن این منطقه خود را با قبیله و خاندان هایشان هویت یابی میکردند و نه یک هویت ملی تحت عنوان فلسطینی. هویت فلسطینی بعدا نزد اعراب این منطقه وعمدتا در دهه 1960 تحت تاثیر ناسیونالیسم عربی گرفت.
ممکن است بگویید صرف نظر از اینکه این اعراب چه هویتی برای خود قائل بودند، به هر حال، در این منطقه ساکن بودند و کسی حق اشغال سرزمین ایشان را نداشته است! اما یهودیان هرگز زمین های اعراب را به زور از ایشان غصب نکردند. مهاجرت آنها قانونی بود ( البته تا قبل از محدودیت های دولت بریتانیا بر مهاجرت یهودیان در سال 1939) و طی پنج موج از 1882 تا قبل از اعلام استقلال، به سرزمین مادری خود مهاجرت کردند. آنها یا زمین هایی را اعراب خریداری کردند یا در بیابان های خالی از سکنه اولین کامیونیتی های یهودی (Yishuv) را بنا نهادند. کسی نمی تواند مدعی شود که مهاجرت مردم یا پناهندگان به یک سرزمین به معنی اشغالگری است.
اما این مهاجرت جای کسی را تنگ نمی کرد. این سرزمین در زمان ورود مهاجرین یهود، تقریبا خالی از سکنه بود. در سال 1882، زمان آغاز مهاجرت یهودیان، تنها حدود 280 هزار عرب مسلمان و تعدادی عرب مسیحی در این سرزمین همراه با 25 هزار یهودی (عمدتا در غرب اورشلیم) ساکن بودند. حتی با احتساب جمعیت آن زمان در جهان (حدود دو میلیارد)، می توان گفت که جمعیت بسیار کم شمار و پراکنده ای در این منطقه سکونت داشت
باید در نظر داشته باشد که از 1882 تا اعلام استقلال در سال 1948، بسیاری از اعراب نیز همراه با یهودیان به این سرزمین مهاجرت کردند طوری که جمعیت آنها از سیصد هزار نفر به یک میلیون و سیصد هزار در سال 1947 افزایش یافت. همچنین اگر ابتکار و پروژه علمی یهودیان و به خصوص Chaim Weizmann برای پاکسازی مالاریا از منطقه نبود، نه اعراب و نه یهودیان هرگز نمی توانستند به این رشد جمعیتی و میزان مهاجرت دست پیدا کنند. از این واقعیات تاریخی، محرز است که یهودیان هرگز سرزمینی به نام فلسطین با ساکنین فلسطینی را استعمار و اشغال نکردند. آنها به سرزمین باستانی و مادری خود مهاجرت کرده بودند. آنها به مردمان عرب این سرزمین تعدی نکردند بلکه برعکس در این مدت (از 1882 تا 1947)، این اعراب بودند که همواره به محلات و روستاهای یهودی حمله کرده و آنها را قتل عام می کردند (مانند شورش نبیموسا، قتل عام یافا در 1921، قتل عام یهودیان در هبرون و صفد در1929). از همین رو افسانه اشغال فلسطین توسط اسرائیل یک افسانه نادرستی است که برای تخریب اسرائیل منتشر میشود! اسرائیل سرزمین فلسطینی را اشغال نکرده است بلکه سرزمین یهودی خود را احیا کرده است! به همین جهت موجودیت یهودی و دموکراتیک اسرائیل یک واقعیت سیاسی و تاریخی است که نه میشود آن را انکار کرد و نه میتوان آن را نابود کرد! بلکه باید آن را پذیرفت!
✍ووکاشین پاکروان