نادر ثانی
پنجشنبه ۲۲ خردادماه ۱۴۰۴ برابر با ۱۲ ژوئن ۲۰۲۵
در یکی از سامانههای هواداران سلطنت دو پست پیاپی دیدم که از آنجا که ماهیت ضدمردمی هواداران سلطنت را به آشکاری نشان میدهد فکر کردم که در هنگام ارائه آنها به خواننده مختصری نیز درباره آنها بنویسم.
در پست اول در کنار تصویری که نشانگر آن است که با گذر از جمهوری اسلامی بار دیگر نظام سلطنتی برقرار خواهد شد از قول “رسانههای اسرائیلی” آورده شده که “آغاز یک پایان و آغازی بر یک دوره درخشان در خاورمیانه…” در راه است. در اینجا سلطنتطلبان از سویی ننوشتهاند که “رسانههای اسرائیلی” مورد نظر آنان کدام رسانهها هستند و از سویی دیگر جمله را ناتمام گذاشتهاند که از اینرو من به ناچار با توجه به چهارچوب نوشته شان پایانی برای جمله آنان نوشتم. آری، هواداران سلطنت، جریانی که تودههای ما با قیام پُرشکوه خود در بهمنماه ۱۳۵۷ آنچنان بساط آنان را در هم ریختند که حتی معبود آنان، محمدرضا پهلوی، “صدای انقلاب آنان” را شنید، امروز به رسانههایی رجوع میدهند که بدون شک متعلق به بخشی از دستراستیترین و ضدانسانیترین رژیمیست که بیش از ۲۰ ماه است که با حملات وحشیانه خود بیش از ۵۰ هزار نفر را در غزه به قتل رسانده و کار را به آنجا رسانده که رهبران آن از جانب دادگاههای بینالمللی تحت تعقیب قرار گرفته اند. آری، جمهوری ضدخلقی اسلامی ایران در تمامی دوران ننگین حکومت خود مانند سلف خویش در کل کشور خفقان برقرار کرده، تهاجم کرده، گرفته، به زندان انداخته، مورد شکنجه قرار داده و کشته است؛ اما در این میان چه تفاوت بنیادی و سرشتی میان جمهوری اسلامی، سلطنت پهلوی و رژیم صهیونیستی اسرائیل وجود دارد؟ آیا واقعیت این نیست که تفاوت ماهیتی نبوده و اگر تفاوتی باشد تنها در ابعاد جنایتهاست؟ هواداران سلطنت از رسانههای ارتجاعی رژیمی نقلقول میآورند که همانند نازیستها در زمان جنگ جهانی دوم و سالهای پیش از آن نسلکشی بزرگی به راه انداخته است. تفاوت تنها در آن است که نازیستها به جنایت خود اعتراف نمیکردند و تا پیش از پایان جنگ جهانی دوم ابعاد جنایات آنان بر بسیاری از تودههای جهانی پنهان بود اما صهیونیستها (نازیستهای دوران ما) بر جنایات خود بالیده و جنایاتشان در برابر چشمان همگان در حال رخ دادن است. البته این اولین بار نیست که سلطنتطلبان همکاری و همگامی خود را با رژیم نسلکش اسرائیل نشان دادهاند؛ تمامی ما تصاویر از جمله بیعت رضا پهلوی با نتانیاهوی جنایتکار، در دست گرفتن پرچم اسرائیل توسط فرح دیبا (پهلوی) و برافراشتن پرچم اسرائیل در گردهمآئیهای سلطنتطلبان را دیده و به یاد داریم.
در پست دوم هواداران سلطنت، این دشمنان تودههای تحت ستم ما، نوشتهاند: “حمله به جمهوری اسلامی هر هزینهای داشته باشد بهتر از این است که این رژیم خونخوار با رسیدن به سلاح اتمی برای همیشه ماندگار شود. حمله به جمهوری اسلامی هرچه زودتر باشد هزینهاش هم از جیب حملهکننده و هم از جیب مردم ایران کمتره”. زهی بیشرمی! این حامیان جنایت و خیانت (افرادی که به احتمال فراوان در خارج از ایران هستند) با این جمله توجیهگر و خواستار حمله نظامی به ایرانشده اند، حملهای که با توجه به شرایط جهانی باید از سوی اسرائیل و یا ایالات متحده آمریکا و یا با همکاری این دو رژیم ضدبشری صورت گیرد. حامیان جنایت و خیانت از پیش “هزینه” این حمله “از جیب مردم ایران” را قبول کرده و خواهان آن میشوند. و اینچنین حرکتی درست یادآور نیروها و جریاناتی میباشد که در جنگ دو دولت ضدخلقی ایران و عراق با به کار گرفتن بهانههای گوناگون از این و یا آن دولت ضدمردمی حمایت میکردند.
سلطنتطلبان در پست دوم مدعی شدهاند که اگر رژیم جنایتکار و وابسته جمهوری اسلامی سلاح اتمی به دست آورد برای همیشه ماندگار خواهد شد. آیا اینان با آوردن چنین جملهای در پی آن نیستند که از پیش بهانهای برای توجیه حمله نیروهای نظامی اسرائیل یا ایالات متحده آمریکا و یا هر دو به ایران بتراشند؟ آیا این مرتجعین فراموش کردهاند که رژیمی که خود را به آن بستهاند خود یکی از قدرتهاییست که دهههاست سلاح اتمی را در اختیار دارد؟
بدیهیست که آنان فراموش نکردهاند. آنان اینگونه میاندیشند و مینویسند چرا که در ماهیت آنان با سرشت رژیم جمهوری اسلامی و رژیم صهیونیستی اسرائیل تفاوتی موجود نیست. سگ زرد برادر شغال است. می دانیم که شغال و گرگ همگی از یک خانواده هستند.
سرنگون باد جمهوری وابسته به امپریالیسم اسلامی ایران.
نابودباد امپریالیسم و سگهای زنجیری آن.
درود بر تودههایی که در این و آن گوشه جهان ما برای کسب آزادی میرزمند.
درود بر همبستگی بینالمللی کارگران و زحمتکشان.