جنایت علیه بشریت» در ایران تحت حاکمیت دیکتاتوری!

عبدالرحمن گورکی

به قلم عبدالرحمن گورکی، نویسنده و تحلیلگر سیاسی
جنایات صورت گرفته توسط رژیم ولایت فقیه حاکم بر ایران در سال 1988 بسیار است. هر روز که می‌گذرد ابعاد بیشتری از آن، برملاء‌ می‌شود. تردیدی نیست که همه ابعاد این جنایت فقط در فردای سرنگونی این دیکتاتوری در دسترس مردم ایران و جهان قرار خواهد گرفت.

در تابستان 1367 چه گذشت؟
اگرچه تاکنون در این مورد مقالات و مطالب متعدد نوشته شده که هر کدام گوشه‌یی از این جنایت هولناک را نشان داده است، اما در تابستان سال 1367(1988)، تنها چند هفته پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت توسط رژیم ولایت فقیه حاکم و پایان جنگ ایران و عراق، فاجعه‌ای در پشت درهای بسته زندان‌های رژیم مذهبی ایران رخ داد که تا امروز به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین جنایات ضدبشری و نسل کشی در تاریخ معاصر ایران شناخته می‌شود. یعنی قتل‌عام بیش از 30 هزار زندانی سیاسی که بیش از ۹۰ درصد این قربانیان آن، از اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران بوده و بقیه نیز از گروه‌ها و جریان‌هایی بودند که به‌نوعی از فضای سیاسی و فکری این سازمان تأثیر پذیرفته بودند. نقطه اشتراک همه شهدای این قتل‌عام، مخالفت جدی و علنی با نظام ولایت فقیه بود که شاید برخی هم (!) برای رد گم کردن از جانب مقامات رژیم ضدمردمی حاکم بر ایران صورت گرفته باشد.

در این جنایت هولناک، ده‌ها هزار زندانی سیاسی که برخی از آنان حتی در حال گذراندن دوران محکومیت خود بودند، یا مدت حبس‌شان به پایان رسیده بود، تنها به دلیل پایبندی به باورهای سیاسی‌شان در دادگاه‌هایی چند دقیقه‌ای به اعدام محکوم شدند. این دادگاه‌ها که بعدها با عنوان «هیأت مرگ» شناخته شدند، متشکل از چهره‌هایی مانند حسینعلی نیری (قاضی شرع)، مصطفی پورمحمدی (نماینده وزارت اطلاعات)، ابراهیم رئیسی (دادستان وقت تهران) و اشراقی بودند. بسیاری از این افراد در جایگاه‌های کلیدی حکومت حضور داشته یا دارند و این حقیقتی تلخ است که نشان‌دهنده تداوم و مشروعیت‌بخشی به آن جنایت از سوی نظام حاکم بر ایران است.

فتوای خمینی برای قتل‌عام زندانیان سیاسی
نقطه شروع این جنایت بی‌سابقه، فتوای صریح خمینی، بنیان‌گذار رژیم مذهبی حاکم بر ایران بود که در نامه‌ای رسمی، دستور داد تمام کسانی که «بر سر موضع» هستند، بدون بخشش اعدام شوند. این فتوا، نه بر مبنای یک روند قضایی، بلکه تنها به‌دلیل اعتقادات سیاسی و عقیدتی و با هدف نسل کشی آزادی‌خواهان و به ویژه مجاهدین خلق صادر شده بود. از دیگر مقامات قضایی و امنیتی که در این جنایت نقش داشتند، می‌توان به افرادی همچون موسوی اردبیلی (رئیس وقت دیوان عالی کشور)، احمد خمینی (فرزند خمینی و رابط بین او و نهادهای امنیتی)، حمید نوری (دادیار سابق زندان گوهردشت که در سوئد به‌دلیل مشارکت مستقیم در قتل‌عام، محکوم شد) و چهره‌های دیگری مانند رازینی، مقیسه‌ای و… اشاره کرد. آنان نه‌تنها در اجرای این جنایت دست داشتند بلکه سال‌ها از آن دفاع کرده و آن را “ضروری” و “شرعی” دانستند.

نوارهای صوتی و مهم افشاگرانه منتظری
در این میان، آیت‌الله حسینعلی منتظری، که در آن زمان قائم‌مقام خمینی بود، به‌عنوان یکی از معدود روحانیونی که علیه این فاجعه موضع گرفت، در «جلسه‌ای محرمانه با هیأت مرگ» اعتراض خود را ثبت کرد. در سال‌های اخیر، نوارهای صوتی این جلسات از سوی خانواده منتظری منتشر شد. نوار تاریخی دوم که اخیرا علنی شده است، ابعاد فاجعه‌بار قتل‌عام و همچنین هشدارهای منتظری را به روشنی نشان می‌دهد. در یکی از نوارهای علنی شده، منتظری خطاب به اعضای هیأت مرگ می‌گوید: «بزرگ‌ترین جنایت جمهوری اسلامی از ابتدای انقلاب تا حالا به دست شما انجام شده و در تاریخ ما را محکوم خواهند کرد». او با صراحت می‌گوید این قتل‌عام نه تنها به نفع نظام نیست، بلکه ضربه‌ای جبران‌ناپذیر به مشروعیت آن است.

با انتشار جدید نوار صوتی ملاقات دوم منتظری با اعضای «هیأت مرگ» در قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ حقایق تکان‌دهنده بیشتری از این جنایت بزرگ برملا می‌شود (بی‌بی‌سی-دوشنبه شب ۲۵ فروردین ۱۴۰۴). در این نوار که قسمتهایی از آن حذف شده، منتظری با تصریح بر مسئولیت احمد خمینی و وزارت اطلاعات در قتل‌عام زندانیان سیاسی به احمد خمینی یادآوری کرده است «تو خودت به من گفتی که این منافقین ۱۰هزار تا از اون اعلامیه‌خوانش، همه را باید اعدام کرد». حقیقت دیگری که منتظری بر آن تأکید می‌کند نفرت عموم مردم از نظام ولایت فقیه است و می‌گوید: «ولایت فقیه اصلاً پیش مردم چندش‌آور شده، مردم ذله شده‌اند از اینها… همان خانواده‌هایی که الآن ما کشتیم همه الآن می‌گویند که پس (مجاهدین خلق) راست می‌گفتند». منتظری در این نوار با اشاره به زنان مجاهد خلق که در جریان عملیات «فروغ جاویدان» در استان کرمانشاه دستگیر شده‌اند می‌گوید: «آقای خلخالی همین‌جا نشسته بود، گفت ۳۰۰ تا دختر را آوردند. گفتم حالا همه را اعدام کنید».

اینها هر چند قطره‌یی از دریا و دیرهنگام است، اما با انتشار آن، بخشهای دیگری از این قتل‌عام برملا می‌گردد. جنایت بزرگی که پروفسور جاوید رحمان گزارشگر ویژه ملل متحد در آخرین گزارش خود آنرا «جنایت علیه بشریت» و «نسل‌کشی» علیه مجاهدین دانسته است. گزارش پروفسور جاوید رحمان تأکید می‌کند: «میزان و تعداد دست‌اندرکاران در این جنایات بسیار زیاد است، از رهبری، قضات شرع، دادستانها، نمایندگان وزارت اطلاعات، اعضای ”کمیسیون مرگ“ و تسهیل‌کنندگان آنها. نگهبانان زندان، اعضای سپاه پاسداران و همه کسانی که ارتکاب این جنایات را در حقوق بین‌الملل و متعاقب آن پنهان‌سازی مداوم آنها را تسهیل کردند». وی می‌افزاید بسیاری از این افراد «تا امروز در مناصب عالی‌رتبه باقی مانده‌اند. کسانی که در دهه ۱۹۸۰ مرتکب جنایت علیه بشریت و سایر جنایات حقوق بین‌الملل شده‌اند، باید پاسخگو باشند و مصونیت از مجازات باید در جمهوری اسلامی ایران پایان یابد».

زمان سرنگونی دیکتاتوری مذهبی فرارسیده است
با گذشت چند دهه از آن جنایت، اکنون مردم ایران بیش از هر زمان دیگری خواهان پایان دادن به حاکمیت ظلم و سرکوب هستند. سیاست مماشات با این رژیم، به‌ویژه از سوی دولت‌های غربی، تنها به تداوم جنایت، سرکوب و توسعه تروریسم رژیم ولایت فقیه در منطقه انجامیده است. امروز نه تنها مشروعیت سیاسی نظام در داخل از میان رفته، بلکه در سطح بین‌المللی نیز به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین ناقضان حقوق بشر شناخته می‌شود.

سخن آخر!
خواست عمومی مردم ایران روشن است: این رژیم باید سرنگون شود. مردم ایران در سال‌های گذشته با خیزش‌های پی‌درپی در سال‌های ۱۳۹۶، ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱ نشان داده‌اند که استعداد و اراده لازم برای تغییر بنیادین را دارند. شرایط عینی جامعه ایران، از نظر اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، به نقطه‌ای رسیده که دیگر هیچ اصلاحی در درون این نظام متصور نیست. یگانه راه رسیدن به آزادی و استقلال در ایران، سرنگونی رژیم مذهبی به دست مردم و مقاومت ایران است. ضرورتی که بیش از هر زمان دیگری، وجدان بشریت جهان را فرامی‌خواند! آری، زمان برای یک حاکمیت ملی، مردمی، دمکراتیک و کثرت‌گرا فرارسیده است. شواهد گویای این واقعیت است که امسال، سال سرنگونی دیکتاتوری در این کشور خواهد بود.
***

پیام بگذارید

رفیق فواد مصطفی سلطانی

اتحاد کارگری